̳

وبلاگ روز هفتم

مريم زمانی 29/12/2006, 05:33 PM

امروز عصر یکی از همکارامون از کوکا کولاش خسته شد و لیوانشو از پنجره خالی کرد بیرون. پیمان (ادیتورمون) یه دفعه با نگرانی نگاش کرد. از این نگران شده بود که مبادا کوکا کولا رو سر یه بدبختی ریخته باشه. البته اون همکارمون برای رفع نگرانی خودش وارد عمل شد وتا کمر از پنجره رفت بیرون که ببینه امکان رد شدن کسی از زیر اون پنجره وجود داره یا نه. بگذریم که ما هممون از این حرکتش چقدر ترسیدیمو جیغ زدیم که "بیا تو الان می افتی" و از این جور سوسول بازیها. خلاطه نتیجه اینکه: نه. پایین اون پنجره به خصوص امکان تردد وجود نداره...

ادامه ""

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

تا به زودی

مريم زمانی 27/12/2006, 07:17 PM

ببخشید که چند وقتیه که براتون ننوشتم. آخه همش فکر می کنم خیلی موضو عات جذاب تر از زندگی و کار ما تو دنیا هست، که باید راجع به اونا بنویسم... از طرفی چون کم پیش میاد که جایی غیر از اینجا برم و کاری غیر از کارای معمول بکنم، هر وقت دنبال موضوعات متفاوت می گردم، کم میارم...
این هفته که دیگه از همیشه بدتره چون نازنین هم رفته ددر(مرخصی)، و من تا آخر هفته که فرناز قراره بیاد و به دادم برسه دست تنهام.
فقط خواستم یه چند خطی نوشته باشم که بدونین زنده ام...

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

کمد خانومهای ووپی

محمود عنايت 22/12/2006, 05:09 PM

marz_file.jpg


این مطلب را شیرین ابراهیمی لطف کرده و نوشته:

بالاخره محمود من رو هم مجبور کرد که توی وبلاگ روز هفتم مطلب بنويسم. اما بگم براتون از آرشيو موسيقی روز هفتم. ما اينجا يه گنجه داريم که تمام CD های موسيقی رو اين تو نگه می داريم که البته صد رحمت به کمد آقای ووپی ( کسانی که کارتون تنسی تاکسيدو (tennessee tuxedo) رو زمان قديم ديدن می دونن که آقای ووپی در کمدش هر وقت باز می شد همه چيز می ريخت بيرون و پر از خرت و پرت بود). خلاصه تو اين کمد اگر يه چيزی گم می شد، پيدا کردنش کار حضرت فيل بود، تا اين که در يک عمل متهورانه انتحاری از مرضيه ملقب به زلزله، که تازگی دستيار تهيه روز هفتم شده، خواهش کرديم مرتبش کنه و اونم از خود گذشتگی کرد و قبول کرد که همه CD ها رو بر طبق حروف الفبا بچينه. حالا جالب اينجاست که چون اين کمد روبروی در هستش و هر کسی که وارد اتاق ميشه اولين چيزی که می بينه

CD های طبقه بندی شده است، يه نظری در مورد نحوه چيدن اونها ميده و مرضيه هم کلی از اين نظرات حرص می خوره! البته هر کس ديگه ای هم جای اون بود همين احساس رو پيدا می کرد بعد از چندين ساعت وقت گذاشتن برای مرتب کردن اين کمد.

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

غر زدن هم یه راهشه!

نازنين جاوید 22/12/2006, 12:48 PM

دو روز پیش که دلم خیلی از دست این متروهای لندن پر بود چند خطی بطور کتبی در این مورد غر زدم تا کمی سبک شدم و بعد رفتم که دگمه لازم را بزنم که چاپش کنم توی وبلاگ بخش فارسی که ........ دستم خورد به دگمه اشتباه و هر چی نوشته بودم پاک شد!!!

ساعت 10 شب بود و دیگه حوصله نداشتم که غرزدن هامو تکرار کنم، صفحه رو بستم و رفتم خونه. تو راه، و حتی روز بعد، که یاد این ماجرا افتادم، دیدم خیلی هم از اینکه نوشته هام تو وبلاگ چاپ نشده ناراحت نیستم چون در واقع به اون نتیجه ای که می خواستم رسیده بودم:
سبک شده بودم!

ادامه "غر زدن هم یه راهشه!"

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

اگه گذاشتن یه آب خوش از گلوی ما پایین بره

مريم زمانی 18/12/2006, 05:30 PM

ماجرا از این قراره که ما روز جمع، بعد از اجرای برنامه. گفتیم مثلا بریم یه نهار بی دغدغه، خارج از محیط کار بخوریم


IMG_0006.jpg


مگه گذاشتن! محمود فوری دستگیرمون کرد و یه دوربین داد دستمون و گفت حالا که دارین می رین بیرون، بد نیست چند تا عکس هم واسه وبلاگ بگیرین

به جز "چشم" دیگه چی می تونستیم بگی

ادامه "اگه گذاشتن یه آب خوش از گلوی ما پایین بره"

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

این هم برای ما شاخ شده!

نازنين جاوید 14/12/2006, 05:22 PM

به لیست کارهای روزانه ما یک کار دیگه هم اضافه شده و آنهم نوشتن وبلاگه! روزی شش هفت بار، بدون اغراق، بهمون یاد آوری می شه که وبلاگ یادمون نره! هرچی می گیم که بابا ما هیچ سررشته ای از وبلاگ نویسی نداریم، فقط چند تا وبلاگ خوندیم، چیزی از نوشتن نمی دونیم، دست از سرمون بر نمی دارن. خلاصه من می خوام از شماها که با تجربه تر هستین و از این کارها زیاد کردین خواهش کنم که یک رانمایی هایی به ما بکنین تا هم ما یک چیزی یاد بگیریم و هم اگر بخت یاری کرد شاید بتونیم چیزی بنویسیم که شما هم سرتون کمی گرم بشه.

اما تا رانمایی های شما از راه برسه ما هم از این طرف در راه رسیدن به کمال تلاش خودمون رو می کنیم.

باید توضیح بدم که الان که دارم اینو می نویسم یکی از همکارام، که اسم مستعارش "زلزله" است، داره توی همین اتاق ادای چند نفر دیگه از همکارهارو که غایبن در می آره و نمیدونین که چه معرکه ای گرفته! نمیدونم بقیه بچه ها رو کی خبر می کنه که همینطور دونه دونه میان تو اتاق!

این "زلزله" خیلی بامزه و پرانرژیه. به راحتی میتونه جلوی یک عده زیادی مدت ها حرف های بامزه بزنه و داستان سرایی بکنه. خیلی دختر تند وتیزیه. داره حسابی حواس منو پرت می کنه بهتره برم من هم به جمع این بچه ها بپیوندم تا عقب نیفتم و نکنه خدای نکرده پشت سر منهم حرف بزنن!

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

فقط به خاطر شما...

مريم زمانی 13/12/2006, 05:51 PM


گفتم شاید دونستن بعضی از اتفاقاتی که پشت صحنه می افته براتون جالب باشه. بذارین از کلیات شروع کنم، اینجا که می دونین، شبانه روز بازه. یعنی ما اگه از شش صبح امروز تا شش صبح فردا هم اینجا باشیم کسی ما رو نمی ندازه بیرون و مهمتر از همه اینکه کار هم تموم نمی شه.
همینجوری از درو دیوار کار تولید میشه...

این مقدمه رو براتون گفتم تا بدونین من و نازنین که صبح جمع انقدر سر حال و با صدای صاف و بشاش براتون برنامه اجرا می کنیم. سیستم خواب و خوراکمون چخوریه. اگه شما هم خواستین مثل ما سر حال باشین از این دستور العمل استفاده کنین (شما بخوانید: "استفاده نکنید")...

تیتروار برنامه هفتگی مونو براتون می گم:
دوشنب سه شنب نسبتا معقوله، ده صبح میایم و معمولا اگه همه چیز خوب پیش بره سعی می کنیم هفت شب خودمونو با لگد از اینجا بیرون کنیم. ( البته اگر قرار مصاحبه ای با کسی که در لس آنجلس زندگی می کنه نداشته باشیم چون اونا هشت ساعت از ما عقب ترند و تازه هشت صبحشون می شه چهار بعد از ظهر ما و قطعا نمی خوان سر صبح تا چشم باز کردن با ما صحبت کنن!)

این از دوشنب سه شنب که معمولا سعی می کنیم با آمریکا مصاحبه نکنیم... ولی چارشنب و مخصوصا پنج شنب که دیگه از صبح که از خونه میایم بیرون به در خونمون اون قفلی رو می زنیم که وقتی می ریم تعطیلات می زنیم... یعنی برگشتمون با کرام الکاتبینه...

پنج شنب ها معمولا دوازده و نیم شب دیگه کارمون تموم میشه. بد نیست بدونین یکی از چیزایی که ساعتهای آخر روز پنج شنب کلی وقتمونو می گیره همون معرفی ساده قسمتهای مختلف برنامست که احتمالا شما خیلی جدیش نمی گیرین (بهتره از این به بعد بیشتر بهش توجه کنید...) مخصوصا چون آخر شب هم هست، فایلهای کامپیوترمون هم سنگین می شه و کامپیوتر ها هم تا می تونن هنگ می کنن، البته دو هفته پیش کم هنگ کردن، فقط هفت بار!
با این اوصاف وبا توجه به اینکه برنامه باید جمع ساعت نه و نیم صبح به وقت لندن هوا بره (یعنی ما باید هشت و نیم صبح اینجا باشیم)، به نظر شما صرف می کنه ما دیگه بریم خونه؟

اوضاع خورد و خوراکمون هم به همین خوبیه ولی اونو یه وقت دیگه براتون تعریف می کنم. آخه امشب چهار شنب است و من می خوام سعی کنم به آخرین قطار برسم...

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

اسبی با روحی آزاد

محمود عنايت 7/12/2006, 09:05 AM

behzad_1.jpg


یادتون می آید چندوقت پیش بزاد اسب شده بود؟ یکی از این ویژیگیهای این اسب اینه که روحی آزاد داره و همش به دنبال پیدا کردن و آزمایش چیزهای جدیده.

این وبلاگ هم خودش یکجور آزمایشه و طی این مدت کوتاهی که از این آزمایش می گذره، به مشکلات زیادی برخورد کردیم که این سوال را بیشتر از همیشه پیش روی بی بی سی گذاشته که چه جوری میشه ضوابط تحریریه ای را با وبلاگ که در عمل یک وسیله ای است برای ، وفق داد.

دیروز و پریروز دوتا جلسه رفتیم در همین زمینه. جواب مشخصی به این موضوع هنوز پیدا نشده و جواب ظاهرا یکجایی مابین یک وبلاگ سازمانی و شخصی است . بزاد هم تصمیم گرفت که تا زمانیکه جواب مشخصی برای این مساله پیدا نشده اینجا ننویسه.

بزاد در به نوشتن ادامه خواهد داد و امیدوارم که هرچه زودتر دوباره به اینجا برگرده.

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

بای بای

بزاد بلور 5/12/2006, 06:30 PM

بچه ها من فعلا فلنگو می بندم و شاید گهگاهی اینجا چیزی بنویسم.
بعدا تو سایت بزادبلور دات کام اگه خواستین بیاین و ادامه وبلاگاهامو ببینین.
قربون همگی شماها
بزاد

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

وبلاگ های گمنام سال ۲۰۰۶

محمود عنايت 5/12/2006, 12:49 AM

وبلاگ برنامه "پادز و بلاگز" رادیو پنچ داخلی بی بی سی یک نظرخواهی را شروع کرده برای یافتن و معرفی وبلاگهای گمنام در سال ۲۰۰۶ در حال اتمام. در وبلاگستان فارسی هم وبلاگهای جدید زیاد وجود دارند که صفر کیلومتر هستن، و از اونجایی که هنوز وارد جریانات لینک و لینک کشی نشدند، گمنام باقی موندن. به نظر شما در میان وبلاگهای فارسی، وبلاگی وجود داره که زیاد بهش لینک داده نشده، گمنام باقی مونده ولی شما مطالب اون وبلاگ را دنبال می کنید و فکر می کنید که باید معروفتر بشه؟ اگر چنین وبلاگی را می شناسید در قسمت نظرخوهای معرفیش کنید البته با ذکر دلیل که چرا این وبلاگ خاص (حتی می تونید نویسنده این وبلاگ باشین). بعد از این هم چندتا ایده دارم در مورد اینکه با وبلاگهای معرفی شده چیکار کنیم که بعدا می گم، ولی اول شما معرفی کنید....

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

الیوم نصب السیفون من الواجبات

محمود عنايت 3/12/2006, 04:54 PM

چند روز پیش وبلاگ بی بی سی فارسی نرم افزاری برای بازدید از سایتهای فیلتر شده را معرفی کرد.

ادامه "الیوم نصب السیفون من الواجبات"

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

صبح ، ساعت 3 بعد از ظهر

بزاد بلور 3/12/2006, 04:50 PM

امروز ساعت 3 بیدار شدم.
IMG_0511.JPG

تاپ و توپ همسابه بالائی بیدارم کرد. تمام دیشب از زیر وان حمومش تو آشپزخونه من آب چکید. فکر کنم داره تعمیرش می کنه.
دیشب تولد دی جی سمی بود ( زاخ 66 که 19 سالش شد، عکس)جالبه که ساعت 6 هم رسیدیم خونه.

ادامه "صبح ، ساعت 3 بعد از ظهر"

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

آهنگ جدید " هیچکس" ، منم همینطور

بزاد بلور 2/12/2006, 02:56 AM

هیچکس به طرفداراش یه حال اساسی داده و بخاطر تاخیر توو پخش آلبوم جنگل آسفالت این تک آهنگ رو دیشب تو استودیو تموم کرد و فرستاد، برای همه شماها که حال کنین.

hichkas1.jpg

هیچکس با شرکت جدید " خط قرمز" که تو آلمان ( همین هفته پیش) تاسیس شد، قرار داد بسته. به این خاطر آلبومش در سراسر دنیا پخش می شه ؛ حتی تو استرالیاَََ!!! و به همین خاطر بخاطر کار تبلیغات و پخش دور دنیاش دی ماه میاد بیرون ( ولی قبل از اون بعضی از آهنگهاش رو تو برنامه شب هفتم بی بی سی پخش می کنیم).

ادامه "آهنگ جدید " هیچکس" ، منم همینطور"

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

... ایدز گرفتم !!

بزاد بلور 1/12/2006, 12:59 PM

من کلمه " نکنه " رو از تیتر حذف کردم که بیشتر جلب توجه کنه و در عین حال ،
هر بار به یکی می گم " هلو hello" این جمله تو دو نقطه بدنم زنگ می زنه !
یکیش تو گوشمه!!!
HIV1.jpg
عکس واکسن ایدز بزاد. ربط این عکس به موضوع اینه که دخترا رو می پرونه و احتمال ایدزو کم می کنه. بنابراین یه جور واکسنه
( عکس و بچه های ترنتیس تو هلند گرفتن).

ترس ایدز گرفتن توو لندن چیزیه که 20 ساله باهاش کلنجار میرم.
یادمه دهه 80 (یعنی 60 خودمون)، که یه دفعه حرف از ایدز پیش اومد و همه جا اسم فامیل ایدز به عزرائیل اضافه شد،من تازه اول شیطنتهام بود.
اولین روابط جنسیم دیگه شروع شده بود و یه دوست دختر هم داشتم.و این خبر ترمز محکمی بود تو راه دنیای جدید رابطه .

ادامه "... ایدز گرفتم !!"

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

سبزهم رنگه ایدزه

محمود عنايت 1/12/2006, 11:15 AM

aids.jpg

امروز. مطمئنا از اینور و اونور بمباران خبری میشین و نصیحت میشنوین که دیگه اینجا آخرین جایی هست که انتظار دارین در مورد ایدز با مطلبی برخورد کنید.

ادامه "سبزهم رنگه ایدزه"

| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست

بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست